طعم خنده ۲

ساخت وبلاگ
اون وقتا که داداش کوچیکم ۵ سالش بود...

بهش یاد داده بودم هروقت دستشویی شماره یک داره بجای اینکه مستقیم بگه: می خوام بخونم.

یک شب داییم خونمون بود، شب که همه خواب بودن داداشم به داییم گفته بود: دایی بیدارشو می خوام بخونم.

دایی هم که نمی دونست جریان چیه، گفت: باشه عزیزم فقط آروم تو گوشم بخون که هیچ کسی نفهمه.

خدارحمتشون کنه رفتگان شمارو، عفونت گوش یک سال بیشتر بهش فرصت نداد

شخصی...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : matin-safaro بازدید : 153 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 8:27